پسرم ، همه ی زندگی ما

خدایا شکر...

1392/3/12 19:14
نویسنده : سمیه
178 بازدید
اشتراک گذاری

 


عاقبت یک شب از شبهای دور      کودک من پا بدنیا می نهد

آن زمان بر من خدای مهربان       نام شور انگیز مـادر می نهد

بینمش روزی که طفلم همچو گل     در میان بسترش خوابیده است 

بوی او چون عطر پیـک یاس ها     در مشام جـان من پیچیده اسـت

پیکرش را می فشارم در برم         گویمش چشمان خود را باز کن

همچو عشـق پاک من جاویـد باش    در کنارم زنـدگی آغاز کن 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)